پُرانگشتی یا پلیداکتیلی (Polydactyly)
نوعی بیماری مادرزادی است که در آن فرد بیمار بیشاز پنج انگشت در هر دست یا پا دارد.
پژوهشگران اخیراً، تواناییهای افراد دارای انگشتان اضافی را مورد مطالعه قرار دادند. این وضعیت که با نام پلیداکتیلی (پُرانگشتی) شناخته گردیده، تقریباً از هر هزار نوزاد، دو مورد مشاهده میگردد؛ اما از آنجایی که بهطور کلی انتظار نمیرود انگشتان اضافی عملکردی داشته باشند و حتی موجب خجالت گشته آن را جراحی میکنند.
همیشه هم اینطور نیست، برخی از افراد پلیداکتیلی تصمیم میگیرند که انگشتان اضافهی خود را حذف نکنند. با مطالعهی مادر و پسری که تصمیم گرفته بودند، انگشت اضافهی خود را نگه دارند، پژوهشگران به کشفهایی درمورد عملکرد آنها دست یافتند. این اکتشافات از انعطافپذیری قابلتوجه مغز و بدن سخن میگوید و نشان میدهد که این تغییرپذیریهای زیستی نباید مورد سرزنش قرار گیرد بلکه باید باارزش تلقی گردد.
اولین کشف، یک کشف آناتومیکی بود. ششمین انگشت (هم در مادر و هم پسر) بهجای تکیه بر انگشتان دیگر، دارای عضلات، اعصاب و تاندونهای خود بود و قدرت و استقلالی نظیر انگشتان دیگر داشت. چگونه انگشت ششم میتواند عملکرد داشته باشد؟ همانطور که مغز رشد و نمو میکند، نقشهای از بدن شما میسازد. شما نمیتوانید بخشهایی از بدنتان را که در این نقشه نشان داده نشده است، احساس کنید یا حرکت دهید.
این کشف که مادر و پسر میتوانستند انگشت ششم خود را حرکت دهند، پژوهشگران را بر آن داشت تا بررسی کنند که آن انگشت چگونه در مغز آنها مشخص گردیده. دانشمندان دریافتند هر کدام از شش انگشت بهوسیلهی بخش متمایزی از قشر حرکتی مغز مشخص میگردد. مطابق با این یافتهها، دو فرد مذکور حتی وقتی که دستان خود را نمیدیدند، میدانستند شش انگشت آنها در چه فضایی وجود دارد. سرانجام پژوهشگران با استفاده از یک بازی ویدئویی هوشمندانه، نشان دادند که این افراد شش انگشتی میتوانند کارهایی را با یک دست انجام دهند که بیشتر افراد معمولی برای انجام آن باید از هر دو دست خود استفاده کنند. بهطورکلی، این یافتهها نشان میدهد که مغز برای نشان دادن ۵ انگشت سازماندهی نگردیده است و میتواند هر تعداد انگشتی را که روی بدن وجود دارد، نشان دهد. بد نیست بدانید که رکورد زندهی تعداد انگشتان مربوط به یک نجار هندی است که ۱۴ انگشت دست و ۱۴ انگشت پا و شاید هم جالبترین مغز دنیا را دارد.
مطالعهی حاضر محدود به دو مورد است اما نتایج دور از ذهنی دارد. برای درک سندرم اندام خیالی تلاشهای زیادی گردیده اما این مطالعه جزو اولین مواردی است که پدیدهی معکوس را مورد بررسی قرار میدهد. از این نظر، پژوهشی بنیادین برای دانشمندانی محسوب میگردد که درتلاش برای ساخت رابط بین مغز و ماشین هستند. نشان دادن این موضوع که انگشت ششم میتواند موجب تغییر و گسترش عملکرد دست گردد، استدلال قدرتمندی برای آشکار ساختن توانایی مغز بشر برای کنترل ماشینهای پیچیدهتر از بدن انسان است. درواقع اگر هم محدودیتی در انعطافپذیری مغز وجود دارد، این مطالعه آن را پیدا نکرد.
بررسی دستهای پلیداکتیلی و مغزهایی که آن را کنترل میکنند، یک نمونهی آزمایشی برای نشان دادن مزایای پژوهش موارد غیرعادی است. دانشمندان برای کنترل و استاندارد کردن مواد آزمایشی خود زحمت زیادی متحمل میگردند، قدرت یک داروی خاص ممکن است در موشهای آزمایشگاهی که تقریباً یکسان هستند، تعیین گردد. اما تعداد کمی از آنها هستند که موارد غیرعادی و عجیب وغریب را دنبال میکنند، افعیهایی که بهکمک حرارت به شکار میپردازند، اختاپوسهایی که به سرما سازگار گشتهاند یا همانند مطالعهی حاضر، انگشتان اضافی. (زومیت)